چرا و چگونه کتاب بخوانیم
هنگامي كه يك انسان خواندن ونوشتن را ياد مي گيرد ، مهمترين كارش بايد كتابخواني باشد . كه اين مهم اگر بدون آموزش باشد ، چيزي جز اتلاف عمر و از كف دادن زمان نيست . قبل از هر چيز ، بايد قلم و كاغذ برداري و تا آخر با من باشي ؛ چون خيلي چيزها را بايد يادداشت كني . حتي اگرحافظه خوبي داشته باشي ، باز هم بعضي مسايل ، از نظرت پنهان مي ماند. يادت باشد كه مهم ، شكل خواندن كتاب است و اين كه چگونه از كتاب هاي موجود استفاده ببريم .
به طور كلي « هنر مطالعه » مهارتي است كه امروزه هر انسان باسوادي بايد از آن برخوردار باشد . تو اگر به اين سلاح مهم دست نيابي ، بدون شك ، آفت ها و خطرهاي زيادي دامنگيرت مي شود و روزي مي رسد كه صد افسوس مي خوري كه چرا دوستانت به مدارج عالي رسيدند وتو هنوز اندر خم يك كوچه اي ؛ ولي اين هم يادت باشد كه جلوي ضرر را از هرجا كه بگيري منفعت است .
تو نبايد هر چه به دستت رسيد بخواني ؛ بلكه بايد در اين دنياي شلوغ مطالب چاپي ، آن چه را كه براي تو مفيد است بخواني ؛ هم گيج نمي شوي و هم زودتر به هدف ميرسي . نكته ديگر اين است كه تو بايد هميشه بر كتاب مسلط باشي و اجازه ندهي بعضي از كلمات فريبنده ي كتاب ، روح تو را به خودش مشغول كند و فرصت طلايي ات را آتش بزند .
بنابراين قبل از آن كه دقيق مطالعه كني ، بايد كتاب را از اول ارزيابي كني . آيا كتاب براي سن تو نوشته شده ؟ چه سالي منتشر شده ؟ نويسنده اش كيست ؟ چه كساني اين كتاب را تاييد كرده اند ؟
هدف در اين جا يك معني اش اين است كه تو براي خودت يك « سير مطالعاتي » درست كني . نقطه شروع را از يك جا بگيري( البته با مشورت افراد صاحب نظر ) و روي ريل بيفتي . بيخودي به شاخ و برگ هم نزني و فقط به تنه ي درخت خواندن فكر كني . البته داشتن يك سيرمطالعاتي ، اولش كمي سخت و شايد غيرممكن به نظر برسد ؛ اما اگر حوصله به خرج دهي و يك مقدار صبر كني ، با هم در اين زمينه صحبت مي كنيم و از تجارب ديگران بهره مند مي شويم